همیشه سعی کردهام بین دانشآموزانم فرق نگذارم؛ ولی بعضیها را بیشتر دوست دارم؛ مثل «جمشید» و «خالد» که برادرند. جمشید کلاس پنجم است و خالد چهارم. بعضی اوقات که صرفا بهخاطر «اتباع» بودن، توسط هم کلاسیهایشان مسخره میشوند، بههم میریزم.
با خودم فکر میکنم که این نگاه در کودکان ما از کجا نشئت می گیرد؟ جواب واضح است؛ من نمیتوانم به این اطفال به چشم مقصر نگاه کنم؛ ما بزرگترها هستیم که بذر کینه و بدبینی را در زمین بایرِ دل این کودکان میکاریم. نمونهاش وقتی است که نگاههای تهدیدمحور به مهاجرین را مطرح میکنیم و چشم دلمان را کور میکنیم تا نبینیم که چه ضربهٔ مُهلکی به روابط کودکانِ امروز و بزرگسالان فردا میزنیم. مگر اینطور نیست که من مهمترین الگوی زیست و روابط انسانی را از بزرگترهایم میآموزم؟!
وقتی در جلسهٔ اولیاء و مربیان، پدر این دو برادر را دیدم، با آقای دکتری مطرح و متین روبهرو شدم. ایشان با چنان ادبیات غنی ای از اهمیت تدریس قرآن -همان درسی که این حقیر به فرزندانش میدهم- صحبت میکرد، که هیچکدام از والدین ایرانی اینجور نبودند!
راستی چرا؟! از کجا این توهمِ خودبزرگبینی و برتریطلبی بر ما غلبه کرد که چشم بر حرمت برادری بستیم و انگشت اتهام به سمت این عزیزانِ جان گرفتیم و در ذهن مرور کردیم که او «افغانی»ست و من «ایرانی»؟!
مگر کم شاهدِ درخشش این ستارهها در سپهر ایران بودیم؟ مثالش نویسندگی و کارگردانی آن دو برادر افغانستانی در سریال «پوست شیر» که نفس را در سینهٔ مخاطب ایرانی حبس میکردند؛ چون با قوهٔ خیال مثالزدنی خود، امکان حدس ادامهٔ ماجرا را برای مخاطب دشوار میکردند. اگر این نبوغ نیست، پس چیست؟ یا مگر آن بازیگر ۲۵سالهٔ افغانستانی بهعنوان نقش اولِ سریالِ «زخم کاری۲» ندرخشید؟! گفتوگوی نزدیک به دوساعتهٔ او را در برنامهٔ «۲شات» دیدم؛ به اندازهٔ دهسال تجربهٔ زیسته را به ما میآموزد. متاسفانه دیدن این کوتهنظریها، همچون تیری کمانه میکند و بر قلب کسانی مینشیند که آرزوی همدلی، فرصتسازی، برادری و دوستی را با این ملت شریف دارند. باشد که با نگاهی نو و بینشی عمیق الگوی بهتری برای فرزندانمان باشیم.
این چند سطر را تقدیم میکنم به روح بلند ۱۲ شهید افغانستانی که در واقعهٔ جانگداز گلزار شهدای کرمان، جام شهادت را نوشیدند و خنده کنان به نظاره آنانی نشستند که هنوز اندر خم کوچهٔ «مرزهای خاکی» ماندهاند و نمیبینند خون افغان و ایرانی در این گلزار به هم ممزوج شده و این دو ملت جداییناپذیرند.