کسانیکه با حضور مهاجرین افغانستانی در ایران آشنایی دارند، به خوبی میدانند که یکی از مهمترین زمینههای تغییر نگاه جامعهٔ ایران به مهاجرین افغانستانی، حضور موثر و رشادتهای لشکر فاطمیون در تحولات یک دههٔ اخیر سوریه است. در واقع، شهدای سرافراز و سلحشور فاطمیون که نام و آوازهشان در رسانههای عمومی و فضای مجازی ایران پیچید، مردم ایران علیرغم سیاهنماییهای رسانهای از حضور مهاجرین و تهدید تلقی کردن آنان، با انسانهایی مواجه شدند که شهروند ایران نبودند، اما برای آرمانهای انقلاب اسلامی و امنیت این کشور پا در میدان پرخطر و ناشناختهٔ نبرد سوریه گذاشته و نقش بهسزایی در خنثی کردن فتنهٔ داعش در سوریه داشتند.
تقدیم حدود ۱۲ هزار شهید و جانباز لشکر فاطمیون، پدیدهٔ شگفتانگیزی است که بر پیشانی جبههٔ مقاومت میدرخشد. این پدیدهٔ مهم، چهرهای متفاوت از افغانستانیهای ساکن ایران به نمایش گذاشت که نشان از دینداری، شجاعت و اخلاص این مردمان داشته و دارد. خونشریکی مهاجرین افغانستانی با ما، مختص بحران سوریه نیست؛ بلکه دوران هشتسالهٔ دفاع مقدس نیز صحنهٔ رشادتها و فداکاریهای این مردم عزیز و مجاهد بوده و وجود بیش از دوهزار شهید افغانستانی سند این مدعاست.
بعد از سقوط دولت اسد، دوباره جریان مشکوک و فتنهانگیز مهاجرهراسی در فضای مجازی بهدنبال ایجاد درگیری و تقابل میان مهاجران افغانستانی و مردم ایران است و بخشی از این جریان سعی دارد شجرهٔ طیبهٔ فاطمیون را مخدوش کند و مقصر جلوه دهد. اما تخریب لشکر فاطمیون در میان اذهان مردم ایران، در واقع تخریب یکی از مهمترین زمینههای همدلی و برادری میان ما و مهاجران افغانستانی در سالهای اخیر است و دشمن با همهٔ توان رسانهای خود تلاش دارد تا نقاط اشتراک، زمینههای برادری و همزیستی و فرصتهای حضور مهاجران در ایران را کتمان و یا به عنوان تهدید، بازنمایی کند.
این روزها که عدهای زخمزبان زدن به مجاهدان بیادعا و غریب مهاجر را به بهانهٔ اوضاع سوریه دوچندان کردهاند، پیشنهاد میکنم مخاطبان گرامی حتما کتابهای منتشر شده از زندگینامهٔ شهدای فاطمیون را مطالعه کنند تا با سختیها و رنج ناشی از مهاجرت و از سوی دیگر، ایمان، اخلاق، پاکدستی و اخلاص این ستارههای آسمان مقاومت آشنا شوند. کتابهایی همچون: «خاتون و قوماندان»، «ذبیح»، «ناهمزاد»، «تو جای همهٔ آرزوهایم»، «به جرم خمینی» و... .