اتفاقی افتاد کمسابقه؛ حملهٔ مستقیم موشکی از خاک جمهوری اسلامی ایران به فلسطین اشغالی. البته یک بار دیگر هم تجربهاش کرده بودیم، ولی نه به این قدرت و بزرگی. عید صهیونیستها را به عزا و عزای عمومی ما را به عید تبدیل کرد و مرهم کوچکی بود بر دل داغدارمان. این بار شیربچههای خمینی بودند که در شوفارها¹ دمیدند و ترس و وحشت را به جان کودککشها انداختند.
بعد از ترورهای بزدلانهٔ رژیم و پاسخ ندادن قلب محور مقاومت، روزهایی را با بدحالی و حس تحقیر سپری کردیم. اما دیشب سرمست شدیم از این چهارشنبه سوری؛ سرمست از اینکه بالاخره زمان و مکان مناسب رسید؛ سرمست از اینکه دوباره حس عزت و لبان پرخنده برای ما و بچههای پابرهنهٔ غزه و منطقه به ارمغان آمد.
و البته تمام اینها با چاشنی بغض است؛ که چهبسا اگر زودتر انتقام هنیهٔ عزیز گرفته میشد، الان در کنار سیدِ حزبالله به شادی میپرداختیم.|
ظاهرش پرتاب چند موشک و اصابت به پایگاههای دشمن است، اما اصلش عزتمندترشدن شیعه و اسلام ناب و رفع کامیونکامیون شبهه علیه جمهوری اسلامی در افکار عمومی منطقه و جهان است.
از الان، وقت بهره جستن فرهنگی و رسانهای ما از این حادثهٔ تاریخی است. خلاصه که ممنون آقای جمهوری اسلامی و ممنون آقای سپاه پاسداران. ۱. شوفار: نوعی ساز بادی سنتی شبیه به شیپور که یهودیها در اعیاد آیینی و جنگها از آن استفاده میکنند.