اربعين یک زیارت معمولی نیست؛ از بستن بار سفر فرق میکند، تا جاییکه میخواهی بخوابی و بقیه چیزها... . اربعين که کربلا میروی، وقتی میخواهی کنار خیابان خوراکی بخوری، خیلی بهت میچسبد، چون خیالت راحت راحت است که به «همه» میرسد و تو چه خوب، کمی از شیرینی جامعۀ بیطبقه را احساس میکنی.
اربعين که کربلا میروی، بزرگتر میشوی، یاد میگیری مهربانتر باشی.
اربعين که کربلا میروی، معنی «انی سلم لمن سالمکم» را بهتر درک میکنی، وقتی به کسانی که نه شبیه به تو حرف می زنند و نه شبیه به تو زندگی میکنند ، نگاه میکنی و بعد تو به او لبخند میزنی و او به تو و اگر شد با زبان دست و سر و چشم و هر چه میتوانی حرفها میزنی؛ پرچم فلسطین روی کولهات را نشانش میدهی و او برای نابودی اسرائیل دعا میکند و تو آمین میگویی.
اربعین که کربلا میروی ممکن است کنار یک شیعهٔ ۷۰ساله از باکوی آذربایجان قرار بگیری و تو محو نورانیت ویژۀ او شوی و او به همسفر تو که چیزهایی از حرفهایش میفهمد، از درددلها و مشکلاتی که در کشورش میگذرد بگوید، گویی که پناه آورده و بعد از مدتها غربت، حالا آشنا دیده و موقع رفتن، گویی که نمیخواهد از تو جدا شود، بهگرمی ببوسدت و بخواهد که چند لحظه صبر کنی تا مشتت را تاآنجاکهمیشود پر از آبنباتهای درشتش کند و تو بارها و بارها چهرۀ مهربان و باصفای او را به یاد آوری و با همان یک ساعت آشنایی، مهری عمیق نسبت به او پیدا کنی و بعد احساس کنی قلبت دارد خیلی بزرگتر میشود، احساس کنی قلبت دیگر بچه نیست که فقط دوست و فامیل و هموطنش را دوست داشته باشد، قلبت دارد بزرگ میشود، به بزرگی همۀ محبین امام و آرزو کنی که کاش روزی برسد که متر قلبت اندازۀ حب امام باشد.
اربعين که کربلا میروی گاهی چیزهای بد هم میبینی؛ وقتی نزدیکبین را میزنی، میبینی که هنوز مانده که همه یاد بگیریم زبالههایمان را کنار خیابان نریزیم، یاد بگیریم اگر چیزی را نمیخواهیم از اول نخوریم، یاد بگیریم صبورتر باشیم. ولی وقتی دوربین را میزنی، کلی محب میبینی که با هم بهسوی نور میروند، «حبّ الحسین یجمعنا» را میبینی و وقتی نوربین را زدی، نوری قوی میبینی که همه را بهسوی خورشید میکشد و همین میشود که میبینی غلطهای آنها که زیر نورند، هرروز دارد کمتر و کمتر میشود.
اربعين که کربلا میروی، آماده میشوی از خیلی بندوبستها عبور کنی، آماده میشوی بپری یا -نمیدانم- شاید هم پرواز کنی اما تنهایی نه، همه با هم، دست در دست هم، به همان جاییکه امام بفرماید و همانطوری که امام بفرماید.