1- کارناوال یکی از جشنهای مشرکانه پیش از مسیحیت، جشن رومی «ساترنالیا» بود که حوالی انقلاب زمستانی به افتخار خدای زحل برگزار میشد. ویژگیهای اصلی آن شامل تعطیلی کار و تجارت، ضیافتهای عمومی، هدیه دادن، قمار مجاز، و مهمتر از همه، وارونگی نقشهای اجتماعی بود. کلیسای اولیه، در مواجهه با جشنهای مشرکانه پرطرفدار، به جای حذف کامل آنها، این جشنها را در تقویم مسیحی ادغام کرد: «کارناوال» به عنوان جانشین مسیحی این جشنهای زمستانی ظهور کرد و به عنوان دورهای از افراط و شادی، درست قبل از آغاز دوره چهل روزه ریاضت و روزهداری (دورهای از روزهداری، دعا و توبه که در آن مصرف گوشت، لبنیات و چربیها به شدت محدود یا ممنوع بود) قرار گرفت. ریشه واژه کارناوال از عبارت لاتین carne vale به معنای «وداع با گوشت» گرفته شده است، و این جشن آخرین فرصت برای افراط در خوردن، نوشیدن و لذتهای جسمانی قبل از آغاز دوره چهل روزه پرهیز و ریاضت بود! در کارناوال، نه تنها پرهیزهای غذایی مانند گوشت و شراب و... شکسته میشود، بلکه رفتارهایی که در قریب به اتفاق سال، ممنوع یا نکوهیده شمرده میشود (مانند رقص، پایکوبی، پوشیدن لباسهای زننده یا ماسکهای عجیب)، به صورت دستهجمعی اجرا میگردد. کارکرد اصلی آن عمل به عنوان یک «سوپاپ اطمینان» اجتماعی است: این جشن به جامعه اجازه میدهد تا انرژیهای سرکوبشده و تنشهای اجتماعی را قبل از یک دوره انضباط شدید مذهبی، تخلیه کند.
2- پوریم در یهودیت، جشنی وجود دارد به نام جشن پوریم، که در آن مصرف الکل تا حد مستی نهتنها حرام نیست بلکه واجب است! این جشن که در سالروز کشته شدن یک شخصیت منفور (هامان وزیر خشایارشاه، به همراه طرفدارانش) برگزار میشود، در آن لباسهای مبدل و کارناوالی می پوشند و تندیس هامان را به طور نمادین میسوزانند. علاوه بر خاصیت تخلیه انرژی و تابوشکنی موقت، خاصیت اصلی این جشن تقویت هویت قومی و دینی یهودیان است. در اعیاد اصیل یهودی که در تورات ذکر شدهاند، محدودیتهای کاری یهودی باید رعایت شود (مثلا ممنوع بودن انجام امور شغلی، حمل و نقل، و حتی آتش روشن کردن) ولی در جشن پوریم که در سنت شفاهی تلمود بیان شده، نه تنها محدودیت های اعیاد توراتی وجود ندارد، بلکه در آن ذکر شده: «فرد مکلف است در روز پوریم به حدی شراب بنوشد که تفاوت میان "نفرین بر هامان" و "درود بر مردخای" را تشخیص ندهد!» جالب آنکه اکثر مورخان و پژوهشگران امروزی معتقدند که داستان استر و مردخای و کشتار هامان و طرفدارانش، یک واقعه تاریخی نیست، بلکه یک رمان تاریخی است که برای اهداف دینی و فرهنگی خاصی نوشته شده است. 3⃣
3- عیدالزهرا مطابق یک سنت شفاهی و مردمی در میان برخی شیعیان که از دورهٔ صفویه برای تحکیم هویت شیعی برجسته شد، جشنی به نام «عیدالزهرا» برپا میکنند و با پوشیدن لباس قرمز، خواندن اشعار هجوآمیز و رکیک یا طنزآمیز ابراز شادی مینمایند. بر اساس باور عامیانهٔ «رفع القلم» برخی گمان میکنند در این روز گناهان ثبت نمیشود، که همین امر مجوزی برای رفتار و گفتار خارج از عرف تلقی میشود. بر خلاف اعیاد رسمی اسلامی که در آنها مؤمنان به نماز و روزه و غسل و صدقه و دیگر امور عبادی توصیه شدهاند، در این جشن قبحشکنی انجام میشود. جالب آنکه از نظر تاریخی، تاریخ درگذشت خلیفه دوم در ذیالحجه است، نه ۹ ربیعالاول.
۴- اگر مسیحیت مطابق آیه «يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْل» (سخنشان به گفتار كسانى كه پيش از آنان كفر ورزيدند شباهت دارند) (توبه:۳۰) از روشهای مشرکان قدیم تاثیر پذیرفته، و اگر سنت شفاهی غلط باعث ورود تابوشکنی جشن پوریم به یهودیت رسمی این زمانه شده است، به لطف خدا و با تلاش عالمان نستوه شیعی، جشن عیدالزهرا رسما وارد تشیع نشده است، و اکثر مراجع تقلید شیعه آن را حرام اعلام کرده و رسماً در ایران ممنوع است، و در نتیجه عملا جشنی زیرزمینی است. الحمد لله